سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نغمه ی عاشقی
 
قالب وبلاگ
لینک دوستان

تقاص
در راسته پیاده رو شلوغ قدم می زد و هر از گاهی به سراغ بعضی از عابران که می دانست مشتری هستند،می رفت و در گوششان زمزمه می کرد:فیلم های خصوصی دارم ...ناب ناب.
حوالی غروب بود که با خوشحالی به سوی خانه برگشت،خوشحال از اینکه هر چی سی دی رایت شده را از مجالس خصوصی مردم داشت داشت فروخته بود.سر کوچه که رسیدچند تا از بچه های محل موبایلشان را خاموش کردهو فقط به او پوز خند زدند.اول دلیلش را نفهمید،به خانه که رسید و دید خواهرش اشک می ریزد ومادر ضجه می زند،به سراغ برادر کوچکش رفت.چی شده؟و برادرش گفت:معلوم نیست کدام بی پدر و مادری فیلم مراسم عقد آبجی رو توی محل پخش کردندو...
پسر جوان وقتی متوجه شد دیشب یک سی دی رو اشتباهی رایت کرده و اول صبح نیز چند سی دی را به بچه های محل فروخته ... کمرش خم شد.


[ یکشنبه 88/9/15 ] [ 11:2 عصر ] [ دانشجوی ریاضی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 12
بازدید دیروز: 42
کل بازدیدها: 832162